اولین سالگرد عروسی

ای همه بود و نبودم ، ای همه هستی عمرم ، ای همه بهونه من واسه دلشاد بودن ، میخواهم امروز داد و فریادبزنم ، اسم زیبا زیبای فریباتو میخواهم داد بزنم ، بگم ای خدا خدا خدا ، شدم از غربت دل رها رها رها ، همدم و مونس من اسم فریبا داره ، نه فقط اسم که اون روی فریبا داره ، با نگاه مهربونش با صدای دلنشینش ، با نفسهای پر از مهر و رئوفش ، منو جادو کرده . ای خدا گوش کن میخواهم داد بزنم ، اسم زیبای فریباشو رو سینم بزنم ، تا بگم دوستش دارم جونمو قربون میکنم ، تابخواهد امر کنه چشمامو فرشش میکنم . یه ساله لحظه هامون یکی شده ، شب و روز لحظه هامون یکی شده ، همه شب با همدیگه سر رو بالش میگذاریم ، هم شب با همدیگه ستاره ها رو میشیمرم ، ای خدا میشه سحر کمی دیر بشه ، آخ دلم کنارش آروم بشه ، ای خدا نمیدونی جادو شدم ، می نخورده مست و دیونه شدم ، آخ چه لذتی داره خدا دیونگی . نا زنین عمرم فریبا سلام ؛ تا شروع کردم برات چیزی بنوسیم این شکلی در اومد ، عزیزم امروزخیلی سرمستم ، خیلی شادم از اینکه یک سال با هم زیر یک سقفیم ، مرسی خدا . میخواهم اعتراف کنم دیونتم . میبوسمت . دیونت ، سعید .