زندگی پر از عشقم

12بهمن سال 88 من و سعید برای اولین بار در رستوران آذرآب با هم ملاقات کردیم برام روز پر خاطره ای بود یادش به خیر الان چند ساله میگذره از  همون روز .  امروز صبح سعید بهم زنگ زد و یادم انداخت این روز و ملاقاتو خدایا شکرت ...

تقدیم به عشق زندگیم ...

سلام باز قسمت شد رفتیم کیش از تاریخ 17 تا 20 آذر واقعا عالی بود همه چی خیلی عالی بود خیلی خوش گذشت هوای کیش عالی هتل شایان عالی خدایا بابت همه چی ممنون ...

سلام همسری جونم وقتی کنارمی خوشبخترین فرد روی زمینم تو فقط کنارم باش من هیچی از این دنیا نمیخوام دنیام خلاصه میشه تو 4حرف : س ع ی د عزیزم تو برا همه یک نفری ولی واسه من همه کسی فدات بشم من امید زندگیم           ...

میخوام اینجا یه خاطره خوب دیگه امو به یادگار بذارم اونم اینکه فرشته خواهر عزیزم بارداره و از این خبر نه تنها من بلکه همه خانواده خوشحال شدن خدایا به حرمت این روزهای عزیزت خودش و بچه اشو حفظ کن و نی نی شو سالم به دنیا بیاره ...

12 آبان امسال مصادف بود با تاسوعای حسینی خدارو شاکرم اول اینکه 1سال دیگه عمر باعزت به پدر مادرم داد تا 1سال دیگر بساط نذری خود را در روز تاسوعا برپا کنن و خدارا شاکرم بابت اینکه 1سال دیگه پیش عزیزترین کسم همسر عزیزم زیر یک سقف زندگی کردم و دومین سالگرد عروسیم را نیز کنار عشقم بودم  . خدایا دوست دارم بابت همه نعمتهایی که به من دادی پدر و مادرم و همسرم و .... خیلی خیلی متشکرم خدااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا  هدیه سالگرد عروسیم که واقعا سوپرایزم کرد دستکش چرم و  البته با پول نقدی دیگه که هدیه ام بود       ...

30 تیر تولدم بود 1سال بزرگتر شدم یا یک سال پیرتر ولی در حالا باز خدارو شاکرم که یک سال پیش عزیزانم به سلامتی و خوبی زندگی کردم بازخدارو شاکرم که 1سال در کنار عشق زندگیم با هم بودیم خدایا به خاطر همه چی تو زندگیم ممنون خیلی خیلی ممنون سوپرایز همسر عزیزم دوست دارم و به خاطر بودنت همیشه شکر میکنم و به وجودت افتخار   ...